ندا کارگر: خبرنگار و نویسنده
با نزدیک شدن زمان خروج سربازان آمریکایی از افغانستان، به نظر میرسد عمر ریاست جمهوری اشرف غنی نیز به روزهای پایانی اش نزدیک میشود. مقاله ای که به تازگی تحت عنوان “لحظه خطر و فرصت برای افغانستان” از سوی اشرف غنی برای مجله “فارن افیرز” فرستاده شده ممکن برای برخی ها بازتاب دهنده این نظریه باشد.
اشرف غنی در این مقاله دست کم در سه جا به کنار رفتن از قدرت اشاره کرده است، هرچند آقای غنی تلاش کرده با تاکید روی این موضوع نشان دهد که برای آوردن صلح در افغانستان حاضر است قربانی دهد اما به باور بسیاری ها این نوشته آقای غنی به این معناست که خودش هم پذیرفته است عمر حکومت به رهبری او کوتاه تر از چیزی خواهد بود که قبلا پیش بینی کرده بود.
در این مقاله، رئیس جمهوری افغانستان برای اولین بار از”دولت انتقالی ” به عنوان گزینه قابل قبول صحبت کرده است، طرحی که تا همین اواخر او به شدت مخالف آن بود. پیش از این اشرف غنی بارها تاکید کرده بود که تنها حاضر است قدرت را از طریق انتخابات آزاد، شفاف و سراسری به جانشین اش واگذار کند. اشرف غنی در مقاله اش گفته است ” برای به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح “طرفها باید روی ایجاد یک اداره انتقالی گفتگو کنند و تصمیم بگیرند”.”
چالش های فراروی حکومت اشرف غنی
اشرف غنی پس از آن که در سال 1398 برای دومین بار به عنوان رئیس جمهوری افغانستان درپی یک انتخابات جنجالی و همراه با تقلب قدرت را به دست گرفت، چالش های فراوانی وجود داشت تا با آنها دست و پنجه نرم کند. جنگ، فساد اداری، فقر، قاچاق مواد مخدر از مشکلات عمده در برابر دولت افغانستان بود، مشکلاتی که حکومت به رهبری اشرف غنی توان مقابله با آنها را نداشت و جامعه جهانی نیز به مانند گذشته علاقه ای چندانی به حل مشکلات افغانستان نداشت.

براساس گزارشهای نهادهای دفاع از حقوق بشر در یازده سال گذشته بیش از صدهزار غیرنظامی شامل زنان و کودکان در افغانستان کشته و زخمی شده اند. در این گزارش ها گفته شده احتمالا شمار واقعی تلفات غیرنظامیان بیشتر از این بوده است. بخشی بیشتر این تلفات ناشی از حملات طالبان و انفجارهای انتحاری خوانده شده است. ادامه فقر، چالش دیگری در برابر حکومت آغشته به فساد به رهبری اشرف غنی بوده است. براساس آمار وزارت اقتصاد افغانستان از جمعیت حدود سی میلیونی افغانستان حدود 14 میلیون تن به غذای کافی دسترسی ندارند.
فساد اداری نیز که در بسیاری موارد سبب دلسردی حامیان بین المللی این کشور شده است کماکان در افغانستان به عنوان یک چالش بزرگ باقی مانده است. گزارش سازمان شفافیت بین المللی نشان میدهد که افغانستان در سال 2019 در میان ده کشور با بیشترین میزان فساد بوده است. حکومت به رهبری اشرف غنی در هیچ یک از این بخش ها دست آورد قابل ملاحظه ای نداشته است و این سبب کاهش محبوبیت رئیس جمهوری افغانستان در میان مردمی شده است که به شدت سر خورده شده و امیدی برای آینده ای بهتر ندارند.
انزوای سیاسی
علاوه بر این که رئیس جمهوری افغانستان نتوانست با چالش های فرا روی حکومتش مقابله کند، خودش نیز به تدریج به انزوای سیاسی کشانیده شد. به باور بسیاری ها سیاست های سختگیرانه و برخورد های تند اشرف غنی با مخالفان سیاسی و حتا همکاران خودش سبب شد رئیس جمهوری افغانستان منزوی و از طرف چهره های سیاسی داخلی و متحدان بین المللی اش رانده شود، تا جایی که در این اواخر در برخی از محافل سیاسی و صفحات اجتماعی از حکومت اشرف غنی به عنوان “جمهوری سه نفره” نام برده میشود که اشاره به خودش و دو دستیارش حمدالله محب و فضل فضلیست.
در گزارشی که همین اواخر از سوی بی بی سی منتشر شد نیز به مواردی اشاره شده بود که نشان میداد اشرف غنی با زیردستانش برخورد تند و عصبی دارد که این در مواردی سبب دلگیری اطرافیانش از او شده است. رئیس جمهوری افغانستان بارها از سوی منتقدانش به دامن زدن به تفرقه های قومی و سیاست های مستبدانه در برابر اقوام غیرپشتون متهم شده است، اتهامی که از سوی اشرف غنی و طرفدارانش همواره رد شده است.

در گزارشی دیگری که اخیرا از سوی روزنامه اطلاعات روز منتشر شد به مواردی اشاره شده است که اشرف غنی در مواردی که با مقام های کابینه اختلاف نظر پیدا کند آنها را مجبور به امضای استعفانامه ای بدون تاریخ میسازد. در این گزارش از مسعود اندرابی وزیر داخله پیشین و احمدضیا سراج، رئئیس عمومی امنیت ملی افغانستان به عنوان افرادی نام برده شده که از سوی رئیس جمهوری مجبور به استعفای بدون تاریخ شده اند. هرچند بعدا یک منبع حکومتی که نخواست هویتش افشا شود این موضوع را رد کرد ولی هیچ منبع معتبر حکومتی حاضر به صحبت در این باره نشد.
در پی افزایش انتقادها از سیاست های مستبدانه اشرف غنی، رهبران جهادی پیشین و سران قومی که هنوز هم در بین مردم افغانستان طرفدارانی دارند از کنار رئیس جمهوری افغانستان رفتند و از چهره های مطرح تکنوکرات نیز کسی در اطراف اشرف غنی باقی نماند.
به باور شماری از تحلیل گران افغانستان، اشرف غنی در سال های اخیر بیشتر از این که به عنوان رئیس جمهوری افغانستان از سوی مردم به ویژه اقوام غیرپشتون پذیرفته شود در جایگاه رهبر قومی قرار گرفته است، رهبری که سیاست های داخلی اش بیشتر براساس منافع قومی شکل میگیرد تا منافع عمومی.
در میان چالش های فراوان داخلی روابط اشرف غنی با متحد اصلی حکومتش ایالات متحده آمریکا هم به سردی گرایید و در مواردی حتا این روابط تنش آلود شد.

همزمان با بیشتر شدن تلاش های آمریکا برای ترغیب طالبان برای شرکت در گفتگوهای صلح، اشرف غنی از این گفتگوها به حاشیه رانده شد. توافقنامه صلح با طالبان نیز میان نماینده های گروه طالبان و آمریکا به امضا رسید، در نشستی که رئیس جمهوری افغانستان در آن حضور نداشت. مقام های آمریکایی، رئیس جمهوری افغانستان را رسما از گفتگوهای صلح و طرح خروج سربازان آمریکایی از افغانستان کنار گذاشتند و در بسیاری موارد همانگونه که نزدیکان اشرف غنی گفته اند او جزییات این پیشرفت ها را از طریق رسانه های خبری و اعلامیه های طالبان دنبال میکرد. پس از مخالفت اشرف غنی با طرح صلح که از سوی زلمی خلیلزاد فرستاده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان مطرح شده بود، آمریکا در نامه تندی خطاب به اشرف غنی گفت “اگر توافق نکنید، طالبان شاید بیشتر پیشروی کنند.”
در واقع عدم حضور اشرف غنی در این گفتگوها به عنوان رئیس جمهوری که کشورش در آتش جنگ طالبان میسوزد و عامل بخشی از ناکامی اش حضور گسترده طالبان است، به معنای پایان ماجراست. اشرف غنی در مقاله تازه اش نوشته طرفدار ایجاد دولت انتقالیست به شرط این که عمر دولت انتقالی کوتاه باشد و در پی آن انتخابات برای تعیین رئیس جمهوری جدید برگزار شود. هرچند او گفته است در انتخابات بعدی نامزد نخواهد بود ولی به باور بسیاری ها در صورت یکجا شدن طالبان با نظام آینده ای افغانستان و تشکیل دولت جدید، اشرف غنی شانس چندانی برای رسیدن به قدرت ندارد زیرا نه در افغانستان متحد قوی سیاسی دارد، نه در میان مردم محبوبیت زیاد و نه در سطح بین المللی حامی قابل اعتماد.